رِکـس‌مـوویـــز

کتی (جنیفر کانلی) که به تازگی از اعتیاد رها شده در خانه ای کوچک در نزدیک ساحل در شمال کالیفرنیا زندگی می کند؛ او که به خاطر جدایی از همسرش دچار افسردگی ست و به اتفاقات اطرافش بی توجه، به اخطاریه هایی که برای مالیات عقب افتاده اش دریافت می کند هیچ اعتنایی ندارد و تنها زمانی متوجه موقعیت خود می شود که ماموران برای تخلیه خانه و به حراج گذاشتنش به زور به خانه اش می آیند.

An abandoned wife is evicted from her house and starts a tragic conflict with her house's new owners.

در شهر خیالی ایرانی "شهر بد" جایی که در آن تنهایی و مرگ موج می زند، خوناشامی تنها و غمگین زندگی می کند که مردم شهر را مخفیانه زیر نطر دارد...

In the Iranian ghost-town Bad City, a place that reeks of death and loneliness, the townspeople are unaware they are being stalked by a lonesome vampire.

یک زن آمریکایی که توسط شوهر وحشی خود در ایران گرفتار شده است باید راهی برای فرار خود و دخترش بیابد.

An American woman trapped in Islamic Iran by her brutal husband must find a way for her and her daughter to escape.

در کشوری جنگ زده، زنی مراقب شوهری است که بر اثر اصابت گلوله در گردن به حالت نباتی تبدیل شده است که توسط یاران و برادران جهاد رها شده است. یک روز، زن تصمیم می گیرد چیزهایی را به او بگوید که هرگز نمی توانست انجام دهد...

In a war ridden country a woman watches over the husband reduced to a vegetable state by a bullet in the neck, abandoned by Jihad companions and brothers. One day, the woman decides to say things to him she could never have done b...

اوه، یک بازنشسته بداخلاق و منزوی که روزهایش را با اجرای قوانین انجمن بلوکی و بازدید از قبر همسرش می گذراند، در نهایت درست زمانی که دوستی بعید با همسایه های جدید پر سر و صداش شکل می گیرد، از زندگی دست کشیده است.

Ove, an ill-tempered, isolated retiree who spends his days enforcing block association rules and visiting his wife's grave, has finally given up on life just as an unlikely friendship develops with his boisterous new neighbors.

یک مرد جوان یهودی در یک اردوگاه کار اجباری زمانی که جلادان متوجه می شوند که او صاحب یک کتاب فارسی است، جان خود را نجات می دهد. ژیل به حضور افسر اردوگاهی که می‌خواهد فارسی یاد بگیرد، قبول می‌کند با وجود اینکه حتی یک کلمه از زبان انگلیسی را نمی‌داند به او آموزش دهد...

A young Jewish man in a concentration camp has his life saved when executioners realize he owns a Persian book. Brought before a camp officer who wants to learn Farsi, Gilles agrees to teach him despite not knowing a word of the l...

وقتی یک خانواده بزرگ ایرانی-آمریکایی دور هم جمع می‌شوند، راز خانوادگی فاش می‌شود که مادر و دختری را که از هم جدا شده‌اند به کاوشی در گذشته سوق می‌دهد و کشف می‌کند که بیشتر از آنچه می‌دانند شبیه هم هستند.

When a large Iranian-American family gathers, a family secret is uncovered that catapults the estranged mother and daughter into an exploration of the past, and to discover they are more alike than they know.

یک مادر جوان ایرانی و دختر شش ساله اش در دو هفته سال نو ایرانی (نوروز) به یک پناهگاه زنان استرالیایی پناه می برند.

A young Iranian mother and her six-year-old daughter find refuge in an Australian women's shelter during the two weeks of the Iranian New Year (Nowruz).