رِکـس‌مـوویـــز

فیلم داستان پسر 17 ساله‌ای به نام "زی" که در جامعه سرد و بی‌احساس مغولستان مدرن به تحصیل مشغول است. اما با ورود "مارالا" به زندگی اش، حواس او بیدار می‌شود و به نظر می‌رسد دنیای دیگری در مقابلش گشوده می‌شود و ...

Ze, a 17-year-old, studies hard at school to succeed in the cold, callous society of modern Mongolia. When Ze encounters Maralaa, his senses are awakened and another reality seems possible.

فیلم داستان "مارگریت" دانشجویی با استعداد با آینده‌ای روشن در رشته ریاضیات که در آستانه ارائه پایان‌نامه خود قرار دارد. اما در روز ارائه، یک اشتباه ساده تمام اطمینان او را نسبت به خودش و آینده‌اش زیر سوال می‌برد. این اشتباه کوچک، مارگریت را به چالش می‌کشد تا همه چیز را در زندگی‌اش مورد بازبینی قرار دهد. حال او تصمیم می‌گیرد از مسیر همیشگی خود خارج شده و به دنبال کشف جنبه‌های جدیدی از زندگی برود و ...

A brilliant mathematics student at France's top university the Ecole Normale Supérieure. On the day of her thesis presentation, a mistake shakes up all the certainty in her planned-out life, she decides to quit everything and star...

این درام اخلاقی که در طول یک روز پرتنش در یک مدرسه شبانه روزی منزوی می گذرد، مبارزه ناامیدانه یک پسر برای نجات دوست بیمارش را در مواجهه با یک بوروکراسی سفت و سخت دنبال می کند.

Set over the course of a tense day at an isolated boarding school, this moral drama follows a boy's desperate fight to save his sick friend in the face of a rigid bureaucracy.

ساوی یک زن خانه‌ دار ساده، برای بیرون کشیدن همسرش از یکی از زندان‌های فوق امنیتی انگلیس با 400 زندانی، 75 نگهبان مسلح و 60 دوربین مداربسته، دست به یک اقدام جسورانه می‌زند و ..

Savi a simple housewife attempts a daring jailbreak to get her husband out of one of England's high security prisons With 400 inmates, 75 armed guards, 60 surveillance cameras.

مردی در راه خانه است که تونل ضعیفی که از آن عبور می کند فرو می ریزد و او را به دام می اندازد.

A man is on his way home when the poorly constructed tunnel he is driving through collapses, leaving him trapped.

داستان فیلم آینده ای نه چندان دور را روایت می کند. آینده ای تاریک که در آن آب به مهمترین منبع در زمین تبدیل شده و به ندرت یافت می شود. همه جای جهان را بیابان فرا گرفته است و هرکسی حاضر است به خاطر جرعه ای آب دیگری را به قتل برساند. شخصیت اصلی بازی یعنی “ارنست هولم” به همراه کودکان خود “جرم” و “مری” در این دنیای وحشی در مزرعه ای زندگی میکند و وظیفه دارد ضمن تامین آب خانواده ی خود از آنها محافظت کند…

Set in the future when water is hard to find, a teenage boy sets out to protect his family and survive.

زندگی سوفیا با ملاقات با سیلوین زیر و رو می شود. او از خانواده ای ثروتمند می آید، در حالی که سیلوین از خانواده ای کارگران یدی می آید. سوفیا بعد از اینکه خودش را به انگیزه عاشقانه بزرگش رها کرد، ارزش های خودش را زیر سوال می برد...

Sophia's life is turned upside down when she meets Sylvain. She comes from a wealthy family, while Sylvain comes from a family of manual workers. Sophia questions her own values after abandoning herself to her great romantic impul...

زنی که رستوران نودل خانواده‌اش را اداره می‌کند، دعوت‌نامه‌ای دریافت می‌کند تا زیر نظر یک سرآشپز بدنام به صنعت غذاخوری بپیوندد.

A woman running her family's noodle restaurant receives an invitation to join the fine-dining industry under the tutelage of an infamous chef.

در طول انقلاب 1989 رومانی، سیبیو شاهد یک حمله خشونت آمیز به یک ایستگاه پلیس است که به درگیری های مسلحانه بین سربازان، پلیس، معترضان و پلیس مخفی تبدیل می شود.

During Romania's 1989 revolution, Sibiu witnesses a violent attack on a police station that spirals into armed clashes between soldiers, police, protesters and secret police.

مرد و زن جوانی در قطاری در اروپا با هم آشنا می شوند و یک شب را با هم در وین می گذرانند. متأسفانه، هر دو می دانند که احتمالاً این تنها شب با هم بودن آنها خواهد بود.

A young man and woman meet on a train in Europe, and wind up spending one evening together in Vienna. Unfortunately, both know that this will probably be their only night together.